گروه فرهنگی امام حسین علیه السلام

گروه فرهنگی امام حسین علیه السلام

گروه فرهنگی امام حسین علیه السلام

گروه فرهنگی امام حسین علیه السلام

نشانه دین، عادت به نماز است یاصداقت؟

سید عباس حسینی قائم مقامی

امام صادق (ع) می فرماید :

[برای شناخت نیکی و درستکاری کسی] به رکوع و سجده طولانی او نگاه نکنید زیرا چه بسا این رکوع و سجده طولانی، چیزی است که آن شخص به آن اعتیاد پیدا کرده است. در این صورت اگر آن را ترک نماید،[به دلیل ترک عادت] وحشت زده [ و پریشان حال] گردد. اما [برای شناخت نیکی و درستکاری]، به راستگویی و رعایت حقوق دیگران و ادای امانت اش نگاه کنید [و آن را معیار و ملاک قرار دهید.]

حدیث :
  عَنْ أَبِی طَالِبٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:« لَا تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِکَ شَیْ‏ءٌ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِکَ وَ لَکِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِیثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِه‏.»
 اصول کافی (کتاب الایمان والکفر، باب الصدق و أداء الأمانة ، ح 12) 


ترجمه :
امام صادق (ع) می فرماید :
[برای شناخت نیکی و درستکاری کسی] به رکوع و سجده طولانی او نگاه نکنید زیرا چه بسا این رکوع و سجده طولانی، چیزی است که آن شخص به آن اعتیاد پیدا کرده است. در این صورت اگر آن را ترک نماید،[به دلیل ترک عادت] وحشت زده [ و پریشان حال] گردد. اما [برای شناخت نیکی و درستکاری]، به راستگویی و رعایت حقوق دیگران و ادای امانت اش نگاه کنید [و آن را معیار و ملاک قرار دهید.]

بیان :
1 – روایت با این سند، گرچه مرفوع است اما مضمون آن با اسناد دیگری نیز روایت گردیده است.
در این حدیث شریف نکات بس مهم و هشدار دهنده ای وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
امانت از ریشه «امن» و منظور از آن هر چیزی است که انسان را نسبت به آن، امین و مورد اطمینان دانسته اند. به همین دلیل اگر کسی مال خود را جهت محافظت و نگهداری به دست کسی می سپرد، آن مال را« امانت» می نامند. پس مفهوم امانت بسیار کلی و عام است و شامل همه حقوقی است که انسان مسئولیت ادای آنها را دارد. بنا براین هر حقی که از دیگران بر عهده انسان می باشد، امانتی است که باید ادا گردد و امانت های مالی فقط یک نمونه و مصداق از این حقوق اند. گستره مصادیق و نمونه های دیگر این حقوق آنچنان گسترده است که بسیاری از حوزه های رفتاری و مناسبات انسانی را در بر می گیرد واگر ما خود را به مردم به گونه ای نشان دادیم که آنان به ما اعتماد نمودند، این اعتماد و اطمینان دیگران یک امانت است که  باید آن را ادا کرد، یعنی نباید به آن خیانت کرد. حیثیت و آبروی افراد جامعه امانتی است در نزد ما که باید آن را حفظ کنیم. حقوق فرزندان و خانواده، امانتی بر عهده انسان است. حق تعلیم و تربیت، امانتی است که مربیان، آموزگاران وظیفه دارند آن را به نیکی و درستی ادا نمایند ودهها نمونه از این قبیل... 

2- برای درک هرچه بهتر هشدار تکان دهنده امام (ع) در مورد احتمال تهی شدن عبادات از حقیقت و روح اصلی شان و تبدیل شدن آن به یک اعتیاد، باید اندکی در مفهوم اعتیاد و ملاک های عمل اعتیادی تأمل کرد. کوتاه سخن اینکه ایمان، یک امر کاملا ارادی است و عمل مؤمنانه نیز فقط  و فقط وقتی تحقق می پذیرد که برخاسته از آگاهی و اختیار باشد.

در برابر« عمل ارادی و آگاهانه»، گونه های دیگری از عمل قرار دارد. مثلا نوعی عمل وجود دارد که می توان آن را« عمل تسخیری» نامید. در این نوع اعمال و رفتار، گرچه انسان بر حسب ظاهر با اراده خود آن را انجام می دهد. ولی وقتی مورد تحلیل دقیق قرار گیرد، مشاهده می کنیم اراده ای که در پشت این عمل قرار دارد، خود تحت تأثیر اراده بالاتری است و به عنوان تابعی از آن اراده برتر اقدام می کند. به عنوان مثال کسی که در شرایط و فضاهایی که نوعی رفتار خاص در آنها غلبه دارد، او نیز تحت تاثیر همان فضا و شرایط عمل می کند، با اندکی دقت خواهیم دید اراده او در تسخیر و تحت تاثیر آن فضا و شرایط غالب می باشد و به همین دلیل اگراوضاع و شرایط دگرگون شود و الگوهای رفتاری دیگری غلبه نماید، رفتار این افراد نیز تغییر کرده ومتناسب با  شرایط و جوّغالب عمل می کنند. چنین عملی حتی اگر بر حسب ظاهر یک عمل و رفتار دینی باشد، ولی به دلیل فقدان عنصر آگاهی و اراده هرگز نمی توان آن را عمل و رفتار مؤمنانه دانست. آگاهی و اراده فقط از یک عقل نقّاد ناشی می شود. عقلی که بتواند در محیط چالش و از میان مجموعه ای از متفاوت ها و رنگارنگ ها، الگوی رفتاری خویش را بر گزیند و انتخاب کند. از این روست که در روایات اهل بیت (ع) برترین اعمال را عملی دانسته اند که در برابر جوّ غالب غفلت و فراموشی از ارزشها قرار گیرد. (رک : وسائل الشیعة ج‏12 / ص 188 / باب استحباب اختیارالکلام ...  ) 

قرآن کریم نیز با همین ملاک از میان همه زنان نیک تاریخ، آسیه زن فرعون را به عنوان یک الگوی برتر ایمان معرفی می کند. (رک . سوره تحریم ، آیه 11 )

3- نوع دیگر عملی که در برابر رفتار آگاهانه و ارادی قرار دارد، عمل اعتیادی است. عمل اعتیادی عملی است که برآمده از اندیشه و اراده نیست. هرچند چه بسا در آغاز همراه با اراده و اندیشه بوده باشد، ولی رفته رفته در اثر تکرار به عادت تبدیل شده و از اندیشه و اراده تهی می گردد. ولی از سوی دیگر چون انسان به آن اعتیاد پیدا کرده، در انجام آن بسیار کوشا، جدی و مقاوم جلوه می کند و اگر این عمل، یک عمل نیک و شایسته باشد، چه بسا در نظر دیگران، این کوشایی، جدّیت و استقامت، نشانه فضیلت و نیکی آن شخص به شمار آید. به گونه ای که حتی او را از انسانهای معمولی  برتر و شایسته تر بدانند. در حالی که او فقط به عادت خود عمل می کند و برای این عمل، هرگز با هیچ چالش و مقاومت درونی مواجه نیست که بتوان از این راه، استقامت و قدرت روحی او را تشخیص داد. بلکه او از این عمل خود، لذت نفسانی می برد و بر خلاف آنچه که در ظاهر گمان می شود، هرچه که پیش می رود نفسانیت و خواهش های نفسانی خویش را تقویت می کند.

بی تردید کمال هر انسانی در آن است که اعمال شایسته و نیک را در خود نهادینه و تثبیت نماید. به گونه ای که هیچ گاه  آنها را ترک نکند و به همین دلیل عارفان و عالمان اخلاق، می کوشند تا رفتارهای پسندیده و اعمال نیک، درون انسان به َملَکه تبدیل شود. «مَلًکه» ارزشها و فضیلت های اخلاقی ای است که درون انسان ریشه دار و ثابت شده اند و به سادگی و سهولت از بین نمی روند.
4- عادت (اعتیاد) و مَلَکه از این نظر که هر دو درون انسان به صورت یک عمل ثابت در آمده اند، شبیه یکدیگرند، ولی حقیقت آنها از یکدیگر کاملا متفاوت است و تفاوت اصلی نیز در وجود دو عنصر اراده و اندیشه در مَلَکه ( یعنی همان ارزشها و فضایل اخلاقی نهادینه شده درون انسان) میباشد. در حالیکه عمل اعتیادی با اراده و اندیشه، بیگانه است.

یک عمل نیک برای آنکه به ملکه وفضیلت انسانی تبدیل شود باید هماره با اندیشه و اراده باشد و تنها در این صورت است که تکرار عمل، نه تنها تبدیل به عادت نمی شود بلکه موجب دست یابی انسان به «خود آگاهی» می گردد. در واقع بر اساس آگاهی و اراده، یک سیستم کلی و فعال درون آدمی پدید می آید که بر مهارتهای انسان برای انجام اعمال نیک و شایسته می افزاید بطوریکه از فاصله میان اندیشه و تصمیم برای انجام عمل نیک می کاهد و همین سرعت در اقدام، آن عمل را از نظر ظاهری شبیه عادت و عمل اعتیادی می کند. اما این شباهت فقط در اعمالی است که ماهیت آنها کاملا فردی و درونی می باشد و یا اعمالی هستند که شکل ظاهری شان ثابت است و می توانند خاصیت دینامیک و پویایی خویش را از دست بدهند.اما اگر عمل بگونه ای باشد که در نسبت با دیگرافراد جامعه شکل می گیرد، در این صورت شرایط آن همیشه یکسان و یکنواخت نیست، بلکه هماره با نشیب و فراز و تحول همراه است، و به دلیل همین شرایط متناوب و غیر قابل پیش بینی،  همیشه عمل انسان با چالش همراه می باشد و انسان را در موقعیت تصمیم گیری و انتخاب قرار می دهد و همین پویایی موجب می شود که چنین اعمالی، معمولا از آسیب و آفت اعتیاد مصون بمانند.

5-  برای روشن شدن این نکته بسیار مهم، به حدیث شریف باز می گردیم و دو نمونه کلی که امام(ع) به آن اشاره فرموده اند را مورد بررسی قرار می دهیم. 

نمونه اول، عبادات و تکالیف شرعی فردی مثل نماز و روزه است که امام(ع) به صراحت، آنها را در معرض آسیب اعتیاد و عادت، دانسته و به همین دلیل فرموده اند که نمی توان آنها را نشانه قطعی دینداری و ایمان کسی دانست و درمقابل، دو نمونه دیگر یعنی راستگویی و ادای حقوق دیگران( صدق الحدیث و اداء الامانة) را به عنوان نمونه هایی که می توان آنها را نشانه دینداری و ایمان حقیقی به شمار آورد، معرفی می فرماید.

چرا چنین است؟ زیرا راستگویی صرفاً یک مساله فردی نیست؛ بلکه معمولاً در نسبت با دیگران قرار دارد، و این« دیگران» چه بسا گاه شرایطی را به وجود بیاورند که راستگویی ما به ضررمان تمام شود و موجب از دست رفتن منافع و موقعیّت های مادیّ گردد. اینجاست که انسان برای راستگویی همیشه باید تصمیم بگیرد و این گونه نیست که راستگویی بتواند در انسان تبدیل به عادت و اعتیاد گردد. چرا که شرایط برای راستگویی همیشه یکسان و یکنواخت نیست. بلکه هماره متناوب و متفاوت است و همین شرایط متناوب، راستگویی ما را با چالش مواجه می سازد و این چالش، نیاز به تصمیم دارد. حال اگر راستگویی درون کسی نهادینه و تبدیل به مَلَکه شده باشد، فاصله اندیشه و تصمیم او بسیار کوتاه خواهد بود و سریع تصمیم می گیرد و عمل می کند و اگر چنین نشده باشد ممکن است در مواردی دچار دروغگویی شود و این نکته، به طور کلّی در همه موارد رعایت حقوق دیگران صادق است.

ولی عبادات و مناسک خاص دینی به دلیل فردی بودن آنها و اینکه بر انگیزه های کاملا درونی مبتنی میباشد معمولاً با چنین چالش های بیرونی مواجه نیستند و ممکن است به انواع آفت ها و ناخالصی ها آمیخته شوند بدون آنکه در ظاهر این اعمال نشانه ای ازاین آفت ها و ناخالصی ها دیده شود و قابل شناسایی باشد. واگر انسان، خود از درون دایماً مواظبت نکند کمترین خطر و آفتی که این عبادات و اعمال رسمی دینی را تهدید می کند، همان چیزی است که در سخن امام (ع) اشاره شده است ،یعنی تبدیل شدن به عادت و شکل اعتیادی پیدا کردن! که در این صورت از روح عبادت تهی شده و فقط از پوسته و ظاهر آن برخوردار است. ونتیجه چنین عبادتی آن است که هیچ اثری در رفتار اجتماعی انسان و تعامل او با سایر انسانها ندارد. اگر اهل بازار و کسب است از انصاف و شفقت نسبت به خلق خدا بی بهره است . اگر صاحب قدرت است، نسبت به عدالت وحفظ حقوق مردم بی مبالات می باشد و...

وگرچه با شدّت هر چه تمام تر نسبت به عبادات واعمال رسمی دینی جدّی و کوشا باشد. ولی این اعمال نه تنها هیچ سودی ندارد، بلکه گاه علاوه بر اینکه موجب فریفتن و به اشتباه افتادن دیگران می گردد، خود اورا نیز به اشتباه انداخته و دچار توهم حقانیت و خود برتر بینی می سازد.به همین دلیل امام(ع)، نشانه دینداری و ایمان را صرفاً نه در عبادات و مناسک خاصّ دینی ، بلکه در راستگویی و میزان تعهد و پایبندی به حقوق انسانها می داند. امّا اگر کسی در کنار پای بندی به ظواهر شرعی و عبادات دینی ، به اخلاق ، ارزشهای انسانی و احترام به حقوق انسانها پای بند و وفادار باشد ، در این صورت می توان باور کرد که از روح ایمان برخوردار بوده و عبادات او حقیقی است. وگرنه به فرموده امام صادق(ع) ، نباید فریب ظاهر دینی و متشرّع آنان را خورد. آن حضرت در حدیث دیگری در مورد این افراد به ظاهر دیندار و متشرّع به همگان هشدار می دهند و می فرمایند:« فریب نماز و روزه آنان را نخورید.»(لا تغترّوا بصلاتهم و صیامهم\اصول کافی ، باب صدق ح2) . قرآن کریم می فرماید : انّ الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر(نماز [آدمی] را از زشتی ها و ناپسندی ها باز می دارد.\عنکبوت (29)\45).

بی تردید نمازی که چنین اثری دارد، هرگز نماز از روی عادت و یا نماز ظاهرگرایانه و ریاکارانه نیست بلکه نمازی است که به عنوان یک فضیلت انسانی، درون آدمی نهادینه و تثبیت شده، و سیستم عمل صالح را در او فعال نموده است. ولذا در همه عرصه های زندگی آن شخص اثر می گذارد و موجب می شود تاراستی و عدالت را پیشه کند.

6- از سخن امام(ع) استفاده می شود که دینداری دارای حوزه های گسترده ای است. و نشانه ها و شاخصه های دینداری در حوزه های فردی وعبادی با نشانه ها و شاخصه های دینداری در حوزه های اجتماعی وعمومی تفاوت می کند. و اینکه کسی صرفاَ از نشانه دینداری در حوزه فردی برخوردار باشد نمی توان اورا دیندار واقعی دانست ونتیجه گرفت که پس در مسؤلیت اجتماعی ای که بر عهده گرفته نیز دیندار و مؤمن است. بلکه دیندارانه و مؤمنانه عمل کردن در جامعه و در مسؤلیت ها و مناصب اجتماعی ای که انسان بر عهده دارد شاخصه ها و ملاکات خاصّ خود را دارد که به گفته امام(ع) این شاخصه همان راستگویی و رعایت حقوق دیگران است.

چه بسا کسی از نظر فردی کاملاً دیندار و مؤمن به نظر آید ولی در حوزه اجتماعی کاملاً بی دین و بی تقوا باشد. و فقط در یک نسبت متعادل و هماهنگ بین حوزهای فردی و اجتماعی می توان کسی را دیندار و مؤمن واقعی نامید. چنان که در حدیث دیگری ، وقتی امام صادق(ع) مشاهده کرد که دوست صمیمی او نسبت به یک انسان غیرمسلمان توهین نمود ، این توهین اورا نشانه ناپارسایی و بی تقوایی اش دانست. (اصول کافی\ کتاب الایمان والکفر \ باب البذاء\ ح5) واین موضوعی بس مهم است که در جای دیگر به تفصیل از آن سخن گفته ایم.


منبع سایت آینده نیوز به نشانی:http://www.ayandenews.com/news/22752/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد