گروه فرهنگی امام حسین علیه السلام

گروه فرهنگی امام حسین علیه السلام

گروه فرهنگی امام حسین علیه السلام

گروه فرهنگی امام حسین علیه السلام

موج نوین بیداری اسلامی

بارقه های بیداری ملتها و خصوصا جهان اسلام از افق پدیدار گشته است. چنین به نظر می آید که جوانه های بیداری اکنون در حال شگفتن است و دوران ستم و استبداد و استعمار زده گی در حال پایان یافتن ! سیر ظلم و ستم پیشگی رو به نزول آورده و ستاره اقبال کفر و بی عدالتی راه افول می پیماید.دعا های مظلومان جامة اجابت پوشیده است، نهال مبارزات و مجاهدتهای نفسگیرو طولانی مردان و زنان ستم کشیده که هستی خود را در سر اعتقاد و پاسداشت ارزشهای مقدس خود گذاشتند، در حال به بر نشستن است و ملتها میروند که بار دیگر خود سیادت خویش را به چنگ آورندو زنجیر برده گی و بنده گی غیر از گردن به دو ر افگنند.

نزدیک به یک قرن است که این امت در زیر بار کمر شکن استعمار کمر خم کرده است و ارادة دیگران بر زندگی اش مستولی است و اکنون اما زمان رهایی فرا رسیده و طنابهای پوسیده استعمار بیش از این توان در بند نگهداشتن این امت شریف را ندارد و ورق تاریخ – باذن الله – در حال برگشتن است.

در چند ماه گذشته جهان اسلام شاهد تحولات مهم و شگرفی در عرصه های سیاسی و اجتماعی خود است، اولین جرقه های اعتراض مردمی بر ضد ولایت مطلقة فقیه در ایران پدیدار گشت، متعاقب آن در یک ماه گذشته، تونس اسلامی شاهد بزرگترین حرکت اعتراضی مردم بر ضد نظام استبدادی سکولار در این کشور بود و سپس بر فضای اسلامی مصر فریاد های اعتراض آمیز ستم رسیده گان طنین انداز شد که دهها سال است، عده ای بی آزرم ، به زنجیر اسارت دست و پایشان بسته ، و هزاران فرزند مومن و مخلصش فقط به جرم این که می گفتند.

پروردگار ما الله است، به دست این جانیان کشته شدند و یا در حصار تنک و تاریک زندانها پوسیدند و یا آوارة دیار دیگران گشته و خانه وکاشانه خویش از دست دادند!

و اکنون سایر کشور های اسلامی از جمله اردن و یمن و الجزایر و سوریه و…. نیز در حال پاگذاشتن به میدان آزادی هستند و چنین دیده میشود که همة این ملتهای با شعور از خواب طولانی خود بیدار شده و میروند تا – ان شاء الله – دیر یا زود، به بقای جراثیم فسادی که بر این کشور ها چنگال در افگنده و همه سرمایه مادی و معنوی امت را به غارت میبرد و جز مسیر خیانت به اسلام و ارزشهای اعتقادی امت مسیری نمی پیماید نقطة پایان بگذارند.

نکتة قابل تامل که اکنون باید قویا مد نظر باشد، و آن چه که میتواند منطقه را به ثبات و مسیر امن و امان در آینده رهنمایی نماید در نظر گرفتن اراده و خواهش ملتها در این حوزة حساس جهانی است که نباید بازیگران میدان سیاست چه در داخل این سرزمینها و چه مکاره گان جهان خواری که در مجالهای بین المللی اسپ سیاست میتازند، آن را از نظر دور داشته باشند!

توجه به این نکته، از آن جهت دارای اهمیت ویژه است که معمولا و همواره سیاست بازان ملی و بین المللی،کوشیده اند تا این گونه حرکتهای ملی را بهسبک و شیوة خاص و با در نظر داشت حفاظت منافع دور و نزدیک خود، خائنانه مدیریت نمایند و ثمرات نهالی را که مردم کاشته و با عرق جبین و خون دل ابیاریش کرده اند به غارت ببرند!

اما حال اینان باید بدانند ، در عصری که ما در آن به سر میبریم ملتهای جهان از جمله دنیای اسلام از خواب جهالت بر خاسته و در حال به هوش آمدن است و دیگر لالایی کفر و ستم نمیتواند به خواب دوباره اندرش سازد، اکنون این امت از هوش و حواس سرشار برخوردار گشته و حد اقل تجارب میدانی یک قرنه در برخورد مستقیم با استعمار و جریانهای منحط وابسته به آن را در اختیار دارد، لذا در این دورانی که میتوان آن را دوران غلبة عقلانیت بر احساسات و جهالت نامید ، دیگر ممکن نیست که بتوان بر ارادة ملتها با حیله و فریب غالب آمد.

پس آن چه مهم است در حال حاضر خواست ملتهاست که چگونه میخواهند زنده گی کنند و چه نظامی را برای ادارة زنده گی خود بر میگیزینند! به این انتخاب باید احترام گذاشته شود و هیچ کسی تحت هیچ عنوان و بهانه ای حق ندارد در مقابل این خواهش مشروع، ایستاده گی کند و مصالح خود را بر اراده های جمعی مردم تحمیل نماید!

باری! ریشه تمام نا امنیهای فعلی در دنیا فقط و فقط در همین نکتة مهم نهفته است که عدة ای قلدر یا به نام دین و یا به نام دنیا ، بر سرنوشت ملتها چنان اختاپوس چنگال در افگنده اند و فکر میکنند باید انسانها طوری فکر کنند که آنان می اندیشند و به راهی قدم بگذارند که آنان ترسیم می کنند!

بناء صلح جهانی که امروز بشر به دنبال آن سرگردان است درگرو توجه و احترام به خواستهای واقعی مردم در هر نقطه زمین است و اکنون قیامهای ملی و خیزشهای ریشه دار مردمی در همه جا، نشان میدهد که دیگر نمیتوان با نظامهای تحمیلی جهان را اداره کرد، چنان که حتی ادارة یک خانواده نیز ، با اعمال فشار و به کار گیری نظام زور امکان پذیر نیست ، چه رسد به این که یک ملت را با اکراه و جبر در مسیری برد که توسط مردم به رسمیت شناخته نمی شود.

ما امیدواریم که هر چه زود تر اربابان زور و خیانت که سالها خویشتن بر گردة این ملتها تحمیل کرده و امروز واقعا وجود شان بر دوش امت سنگینی میکند، با به کارگیری قضاوت اندک وجدانی – اگر داشته باشند – قبل از این که ملتها دمار از روزگار آنان در آورند و آنان سیل ویرانی و خون را در کشور ها جاری ساخته و بر سنگینی پرونده های پر از جنایت خویش بیش از پیش بیافزایند، خود همین اکنون از میدان به در آیند تا حد اقل در پایان عمر، برای مهار این بحرانهای فزایندة ملی و وطنی ،حد اقل کاری به انجام رسانیده باشند شاید این عمل روزی موجب تخیفیف مجازاتی شود که از جانب خدا و مردم متوجه این طیف ظالم و ستمگار است و همچنین غربیها که همیش با بازی یک بام و دو هوا در حقیقت بانی اصلی این همه فجایع در مشرق زمین به حساب می آیند، نباید بیش از این به بازی خون و آتش در منطقه ادامه دهند و واقعا حقوق ملتها را احترام کنند و به خواست و اراده شانارج بگذارند! در غیر آن چنان که به نظر می آید ، اگر این آتش افروخته، با اقناع ملتها فروکش نکند و قصدا با پف غرب برای به سیخ کشیدن و کباب کردن جگر ملتها همچنان شعله ور باقی بماند، به زودی همین آتش سوزناک چنان سر خواهد افراخت که هرگز کاخهای مستکبران را در هیچ کجا از آن امانی نخواهد بود.

منبع:                        رهبران شیعه : نقد نیوز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد